Mah&Mahi Diary

Mah Mahi
Mah Mahi سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۴۰ ب.ظ

درد و دل

دیگه نمیکشم

کافیه!

کمی درد و دل برا خالی شدنم:)

تا کی باید اینهمه فشار تحمل کنم؟ فشارهایی که هیچکی درکشون نمیکنه و به مسخره میگیرنش؟

هی زور میکنن حرفای دلت رو بگو ولی نمیتونم

چرا؟ چون هر وقت چیزی گفتم یا گفتن خاک تو سرت با این افکارت یا داد زدن و یا مسخرم کردن و خندیدن و با تمسخر به همه جار زدن که من همچین فکرایی دارم

به نظرتون میتونم با اینا چیزی به زبون بیارم؟ نه

ما مشکلات زیادی داریم و اینو هیچوقت درک نکردن که من و ماهی حرف نمیزنیم تا به مشکلاتشون اضافه نشه

خواهر بزرگم به اندازه کافی فشار و مشکل رو دوش مامانم نمیزاره و من نمیخوام یکی دیگه از این مشکلات باشم تا به کلی پرتم کنن

حالم خوب نیست

حتی تو خونه هیچ حریم شخصی ای ندارم:|

وقتی گریه میکنم داد میزنن بگو چرا گریه میکنی و این حالم رو بد میکنه

بعضی وقتا میشه که از شدت بیکاری گریه میکنم و میدونم که اگه به زبونش بیارم کلی سرزنشم میکنن و داد میزنن

تا حالا تو عمرم یه اشتباه بد کردم و تا آخر عمرم اون رو قراره بکوبن تو سرم

چطور باید کاری کنم چیزی رو که نمیشه رو فراموش کنن؟

چرا به این فکر نمیکنن که من فرق کردم؟

چرا فکر میکنن من مثل خواهر بزرگمم و باید از الان رل داشته باشم؟

همه اینا برام خیلی مبهمه

خانوادم اونجور که باید من رو نمیشناسن

وضع اینجوریه که من از چند سال پیش هیچکدوم از حرفام رو رو به رو به مامانم نگفتم و همشون رو یا پیام دادم و یا رو کاغذ نوشتم دادم و در رفتم و اونا هنوزم به این عادت نکردن و هر بار داد میزنن چرا اینکارو میکنی و یه لحظه هم به این فکر نمیکنن که زدن بعضی حرف ها رو در رو برا من خیلی سخت و تا حد خیلی خیلی زیادی غیر ممکنه

با اینکه تاحالا با پسری حرف نزدم ولی فکر میکنن با یکی چت میکنم در حالی که همه اینا برام چرت و بی معنیه

و هیچوقت به علایقم احترام نمیزارن و در مورد اینکه کیپاپرم همیشه غر میزنن و میگن عقل نداری یا اونا رو بیشتر از ما دوست داری

من وقتی کاملا وابسته کیپاپ شدم که تنها شدم و بهم توجه نشون داده نشد و فشارها روم اضافه شدن

واقعا از این مطمئنم که اگه الان دوستام و آیدلام نبودن من دو سال پیش مرده بودم

همیشه قدر دوستاتون رو بدونید

دو ماه پیش با رفیق صمیمیم قهر کردم و دقیقا اونموقع اتفاقات بد زیادی افتاد و من کسی رو نداشتم که حرفای دلم رو بهش بزنم و تا حدی رسید که از بی محلیش زدم زیر گریه و بعدش حرفام و دردام رو دلم سنگینی کردن و دیگه نفسم بالا نیومد و اینجور شد که باهاش آشتی کردم

وقتی گریه کردم تو کلاس بودم و معلم نداشتیم و از اونجایی که نمایندم و اونروز حالم خوب نبود و ساکت بودم و بچه ها هیچ جوره به حرفم گوش نمیکردن و وقتی گریه کردم کل کلاس در سکوت فرو رفت و دیگه کسی تا یه ساعت چیزی نمیگفت و در سکوت بودن:|

Lily صاد نون
Last Comments :
Tags :
۲ عدد دیدگاه تا کنون ثبت شده است
  • Lily
    ۱۰ ارديبهشت ۰۲، ۲۳:۳۸
    Lily
    الهی.. وقتی متنت رو خوندم حس کردم خودم نوشتمش.. خیلی درکت میکنم ادمایی مثل منو تو باید تاب اوری زیادی داشته باشن
    توی زندگی ما مشکلات حل نمیشن بلکه زیادتر و زیادتر و زیادتر میشن مثل یه مکعب روبیکه، که روی یه سمتش تمرکز میکنی و موقع درست کردنش به بقیه ی سمت ها اسیب میزنی..
    من خودم الان دارم از استرس سکته میکنم چون اگه نمره ام کم باشه به معنای واقعی از همه چی محروم میشم.. خیلی سخته..
    منم مثل تو یه اشتباهی کردم و بخاطرش از همه چی محروم شدم و حتی حق پیام گذاشتن توی همین وب هم ندارم
    خیلی خوب درکت میکنم فقط میتونم بگم شاید یه روزی.. همه چی درست بشه شاید یه روزی که از خونه ی کوفتی رفتیم و ازشون جدا شدیم یکم حالمون بهتر بشه فعلا باید بسوزیم و بسازیم
  • Mah Mahi
    ۱۱ ارديبهشت ۰۲، ۰۰:۱۱
    Mah Mahi
    منم ولی هر چه میکنم نمره هام مخصوصا تو فیزیک و ریاضی و هندسه پایین میشه:|
    دقیقا برا همین دارم درس میخونم که گمشم از این خونه
  • صاد نون
    ۲۲ فروردين ۰۲، ۲۲:۵۲
    صاد نون
    میفهمم شرایط سختیه ❤️
    اونطور که فک میکنی و میخوای احساس درک شدن دریافت نمیکنی و نیازت ب شنیده شدن برآورده نمیشه...
    پیشنهادم اینه که سعی کنی منطقی باهاشون گفتگو کنی.
    مثلا درمورد کتبی صحبت کردن ،قرار نیست بدون گفتگو این موضوع پذیرفته بشه.
    هرچند سخت ولی یکبار توضیح بده درموردش.
    سعی کن در آرامش و منطقی باشه ، در شرایط آروم ، دلایلت رو شرح بده و قانعشون کنی،و البته و مهمتر اینک حرفاشونو بشنو، فک کن یه غریبه داره اینا رو میگه بدون اینکه ب چیز دیگه ای فک کنی در ارامش به حرفها گوش کن و ببین برات قابل پذیرشه یا چی؟

    +فک میکنم اینطوری چیزی رو از دست ندی ولی بهرحال تلاشت کردی...
  • Mah Mahi
    ۲۳ فروردين ۰۲، ۰۰:۲۰
    Mah Mahi
    تنکیو:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Made By Farhan TempNO.7